on your horizon

a strangely isolated place

on your horizon

a strangely isolated place

می‌تونم سال‌ها بشینم و به high hopes گوش بدم (کاری که حدود ۳۰ ساله کردم) و هر بار بیشتر از قبل لذت ببرم و حتی زار زار گریه کنم.

فکر کنم اولین بار که شنیدمش ۷ یا ۸ ساله بودم. مات و مبهوت به صفحه تلویزیون خیره شده بودم. کنسرت Pulse...به قدری جذب سولونوازی دیوید گیلمور شده بودم که هوش از سرم پریده بود. همون موقع می‌دونستم باید چه کار کنم و توی آینده کجا هستم اما نمی‌دونستم زندگی توی ایران چه معنایی داره و چیزی از جبر جغرافیا نمی‌فهمیدم. و خب الان می‌دونم که خیلی وقته که هیچی نمی‌فهمم و کلا موجود نفهم و بی‌شعوری هستم.

امیدوارم هرچه زودتر شب بشه من به دیوار اتاقم برسم. حرف‌های زیادی برای گفتن هست...برای همیشه و تا ابد...

نظرات 1 + ارسال نظر
تکتم دوشنبه 1 اردیبهشت 1404 ساعت 01:53

تهش هم دیوارها نجاتمون میدن.

آخ آخ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد